و من برخاستم
از ميان خاكستر
آتشي در دل
بر جا مانده
از آذرخش
و تو در قلبم
هويدا شدي
وحس كردم
لطافت عشق را.
و شعله ور شد
در جانم
مهرت
و من شايد
اول دلسوخته عالمم
من
آدمم.
موضوعات مرتبط: شعر نوکفریاترادیو شما _ دکلمه شاعر
ما زاده
توهم يك
پست نابكار.
ما بنده
غرور همان
بي قواره ايم.
گاهي
به شوق ارم
احمقي تمام
گاهي
ز خوف شرر
در شراره ايم.
يكدم
بنام خدا
كشته مي شويم
آني
بنام هبل
پاره پاره ايم.
عمري گذشت
راه فلاحي
عيان نشد
ما دربدر
پي يك
راه چاره ايم.
موضوعات مرتبط: کفریاترادیو شما _ دکلمه شاعر
هميشه فكر ميكردم
خدا
من را نمي خواهد
و من.....
در نقطه مبدا َ
بر او
تحميل گرديدم.
موضوعات مرتبط: کفریاترادیو شما _ دکلمه شاعر
امروز
نشسته ام
در سايهُ
ديواري گلي
كه متزلزل است
همچون خودم،
و فرو خواهد ريخت
حتي
به تلنگري ،
موضوعات مرتبط: کفریاترادیو شما _ دکلمه شاعر
خواب ديدم
سحر پيش
در آن صبح ازل.
مردكي را
كه چنين،
مي پنداشت.
به زمين آمده
تا اشرف بر
عالم هستي باشد.
موضوعات مرتبط: کفریاترادیو شما _ دکلمه شاعر
نميدانم چرا ؟
اما گرفته بغض
مجراي گلويم را
و ميخواهم بگويم
واپسين حرفم.
كه شايد ...
خود وصيتنامه اي باشد.
براي
اين تن ، تنها .
موضوعات مرتبط: کشکول متفرقه جاتعارفانه هاکفریاترادیو شما _ دکلمه شاعر
ديشب
در خواب ديدم
كه مهياي رفتنم.
مقصد ابديت بود.
اگر ابديتي باشد.
و من ......
نشسته بر سرير مرگ
نه هراسم بود.
و نه
شوقي براي رفتن.
اما
زمان ، زمان رفتن بود.
و اين را
به درستي ميدانستم.
موضوعات مرتبط: عارفانه هاکفریاترادیو شما _ دکلمه شاعر
من از يك راز آگاهم
و آن سري ست، دهشتناك.
نمي دانم كلامم
تا چه حد گوياست؟
نمي دانم چگونه
با شما بايد سخن گويم؟
نمي دانم شما
حرف دلم را خوب مي فهميد؟
موضوعات مرتبط: کفریاترادیو شما _ دکلمه شاعر
من خدا را رسوا ميكنم
من گردانندگان دكان هاي خدا
فروشي را رسوا ميكنم.
من فرياد ميزنم. فريب هاي دين
فروشان را براي فرو ماندگان در خواب
من صور اصرافيل نيستم.
من زبان ناطق كفرم
من كافرم به رياي زاهدانه.
من كافرم به تجارت خدا
موضوعات مرتبط: کفریاترادیو شما _ دکلمه شاعر
چه کسی گفت ؟
که من می ترسم .
از برون رفتن ایمان
از جان ؟
چه کسی دید ؟
خدا….
در همین نزدیکیست ؟
چه کسی ساخت ؟
جهنم را
داغ ؟
موضوعات مرتبط: کفریاترادیو شما _ دکلمه شاعر
محرم رسیده و
ماتم آغاز شد
عزا دار
عزاداری ، عزادارانم
نه غلام اینم
نه سگ درگاه او.
موضوعات مرتبط: کفریات
موضوعات مرتبط: کفریات
بمب ها
اتم به اتم آماده پرتابند.
گرگ ها نفر به نفر ، .....
قربانیان خود را می درند.
طلا ، بی ارزش خواهد شد ....
آخرین روز .....
و قدرت ...... ،
پشم ..... ،
وململ انگلیسی ...... ،
کفن.
و خدایان در المپ
نقش دلقکها را بازی خواهند کرد.
موضوعات مرتبط: کفریات
چه خوب ،
انسان فانی
موضوعات مرتبط: کفریات
زمین
میزبان ما
میگویند
چنین باشد
ما خود
بسوی نیستی
ول معطلی .
موضوعات مرتبط: کفریات
انسان و خدایانش
خون می خواهند
موضوعات مرتبط: کفریات
برای مرور کامل اشعار بر روی
ادامه مطلب
بزنید
موضوعات مرتبط: تک بیتی هاصنایع بدیع ابداعی خودمدو آنه - مزوجاتگشتانه - ترجیع بند مربععاشقانه هاشعر نواشعار کلاسیکاجتماعیاتگوناگونکشکول متفرقه جاتبداهه سراییشوخی با یزرگان شعر و ادب پارسیبداهه استاد فرمودند ، من عرض کردمدر رسای دوستاندر مذمت نا اهلانعارفانه هاکفریاتترانهرادیو شما _ دکلمه شاعردفتر عاشقانه ها + دکلمه شاعر
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 76 الی .....
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 51 الی 75
تک بیت های عاشقانه سری دوم _ شامل ابیات 26 الی 50
تک بیت های عاشقانه _ سری اول _ شامل ابیات 1 الی 25
جان بسر
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 7
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - بچه محل
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 6
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 5
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 4
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 3
بداهه فرمودند ، عرض کردم - 2
بداهه فرمودند ، عرض کردم -1
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - ما چه لایق
بداهه استاد نفرمودند ، بنده عرض کردم - شاخ سبیل همایونی
حس خوبی است حس تهرانی
باید ببینم تا به کی
زمستان رفت وماندت رو سیاهی
خدا رحمت کند سیمین ما کو؟
قصه فیل و آن شب تاریک
منم و لا اله الا او
به گمانم که عاشقت هستم.
بگو از جان ما چه می خواهی؟
چون چربی و قند و اوره بالاست
سر راهت
تو تنها نیستی
من آدمم
تنهایی ممتد
مسلخ عشق
گرمای خورشید
چلچراغ
سکوت
نه تو عاشق شده ای
فلبت را ربوده ام
دلم را
و من همیشه فریادم
زبان احساسم
شام تا شام
بیات عشق
همیشه عاشق
آغاز
دو چشمت
خانه دوست کجاست
اهل حقم
توهم
کبر و غرور
سی سال حماقت
آدم و حوا